غربالگری بیماری‌های شایع متابولیک نوزادان دستگاه AutoDELFIA و Victor

غربالگری بیماری‌های شایع متابولیک نوزادان دستگاه AutoDELFIA و Victor

غربالگری بیماری‌های شایع متابولیک نوزادان دستگاه AutoDELFIA و Victor

در کشورهای مختلف بر اساس برنامه ملی هر کشور از دو تا بیش از ۵۰ بیماری در لیست غربالگری اختلالات متابولیک قرار می‌گیرد. در کشور ما فعلاً تنها دو بیماری هیپوتیروئیدی مادرزادی و PKU در برنامه کشوری غربالگری اختلالات متابولیک نوزادی، قرار دارند. علاوه بر این دو بیماری، مؤسسه پزشکی نسل امید به‌عنوان اولین و تنها مرکز کشور قادر است با استفاده از تکنولوژی‌های روز دنیا (AutoDELFIA و Victor)، شش بیماری (هیپوتیروئیدی مادرزادی، فنیل کتونوری، گالاکتوزمی، کمبود بیوتینیداز، هیپرپلازی مادرزادی آدرنال، کیستیک فیبروزیس، کمبود G6PD) مطرح در غربالگری نوزادان را که با روش TMS قابل‌شناسایی نمی‌باشند، مورد غربالگری قرار دهد. بایستی توجه داشت که نتایج مربوط به این روش اندازه‌گیری فقط نشانگر احتمال بیماری است و برای تأیید حتماً بایستی تست‌های تأییدی تکمیلی انجام گیرد.

باید توجه داشت بیماری‌های ارثی و ژنتیکی که با این تست شناسایی می‌شود در همه موارد صددرصد قابل‌درمان نبوده و در برخی از آنها تنها می‌توان از شدت علایم و عوارض کاست. از طرف دیگر نرمال بودن این تست، تضمین‌کننده عدم ابتلا کودک در آینده نخواهد بود چرا که موارد خفیف بیماری‌های ارثی ممکن است تست غربالگری نرمال داشته باشند. علی‌رغم تمام این کمبودها و اشکالات در حال حاضر بهترین روش پیشگیری از بروز صدمات جدی جبران‌ناپذیر آتی در کودک در تمام دنیا، تست غربالگری نوزادی است.

هیپوتیروئیدی مادرزادی (CH)

غده تیروئید مترشحه هورمون‌های تیروئیدی است که مسئول کنترل متابولیسم بدن و رشد جسمی و مغزی نوزاد هستند. کمبود مادرزادی این هورمون‌ها در صورت عدم تشخیص و درمان به‌موقع موجب کندی شدید رشد جسمی و مغزی و عقب‌ماندگی ذهنی کودک می‌گردد. اغلب بیماران در دوره نوزادی بی‌علامت هستند و طی چند هفته ممکن است علایم شروع شود. تنها ۵% نوزادان از ابتدا علامت‌دار هستند. علایم بیماری می‌تواند به‌صورت زردی طول کشیده، ورم اطراف چشم و پف آلودگی صورت، پوست سرد و خشک، زبان بزرگ، فتق نافی، بزرگی ملاج‌ها، رنگ‌پریدگی، خواب‌آلودگی بیش از حد، عدم گریه و یا گریه خشن، کاهش دفعات شیر خوردن، یبوست، شلی عضلات، کندی رشد به‌ویژه رشد دور سر ظاهر شود. همچنین یک‌سوم از نوزادان مبتلا به هیپوتیروئیدی مادرزادی، تولد دیررس دارند (بیش از ۴۲ هفته).

تست غربالگری در اغلب کشورها با اندازه‌گیری هورمون TSH است که میزان آن در نوزادان بسته به سن حاملگی و وزن تولد متفاوت است. تصمیم‌گیری در مورد مقادیر هورمون TSH که نیاز به درمان دارد، بر اساس برنامه‌های غربالگری هر کشور، متفاوت است. لازم به ذکر است که افزایش میزان TSH در قطره خون پاشنه پا بایستی با تست‌های تکمیلی در خون وریدی تأیید گردد. با تست غربالگری پیش از بروز علایم و صدمه مغزی می‌توان نوزاد مبتلا را تشخیص داده و با تجویز قرص لووتیروکسین از بروز صدمات جبران‌ناپذیر مغزی در آینده جلوگیری به عمل آورد. درمان بایستی پیش از سه هفتگی آغاز شود. شروع زودرس درمان با میزان بهره هوشی (IQ) بالاتر همراه بوده و هرچه درمان دیرتر شروع شود میزان افت IQ بیشتر خواهد بود.

گالاکتوزمی

گالاکتوز قند موجود در شیر بوده که در بدن طی فرایند متابولیکی به گلوکز که منبع مهم انرژی سلولی است تبدیل می‌گردد. در بیمار مبتلا به گالاکتوزمی به دلیل کمبود آنزیمی این تبدیل صورت نگرفته و نوزاد دچار افت قند شدید، تشنج، عفونت خون، استفراغ مکرر، زردی طولانی، بزرگی و نارسایی کبد، مشکلات انعقادی، آب‌مروارید، صدمه مغزی و کما می‌گردد. جهت پیشگیری از عوارض ذکر شده مصرف گالاکتوز قطع می‌شود؛ لذا در نوزاد مبتلا بایستی سریعاً مصرف شیر مادر یا شیرخشک‌های معمولی قطع شده و شیر رژیمی فاقد گالاکتوز برای نوزاد جایگزین شود. در این صورت نوزاد از صدمات مغزی، کبدی - کلیوی و چشمی مصون خواهد ماند. چنانچه نوزادی سابقه تعویض خون داشته باشد بایستی سه ماه از تعویض خون گذشته باشد و سپس بررسی آنزیم برایش انجام گیرد.

سه آنزیم در مسیر متابولیسم گالاکتوز به گلوکز دخالت دارند که کمبود هر یک از این آنزیم‌ها باعث ایجاد و بیماری گالاکتوزمی می‌گردد و مهم‌ترین آنها آنزیم GALT است و کمبود آن موجب فرم کلاسیک و شدید گالاکتوزمیا می‌گردد. البته یک نوع خفیف نیز گزارش شده که میزان فعالیت آنزیم در آن کاهش اندکی دارد و این فرم نیاز به درمان ندارد شیوع بیماری گالاکتوزمی ۱/۳۰۰۰۰ تا ۱/۶۰۰۰۰ است. در تست غربالگری نوزادان به روش ایمونوفلورسانس غلظت گالاکتوز و گالاکتوز ۱ فسفات در گلبول قرمز به روش کمی اندازه‌گیری می‌شود که کمبود هریک از سه آنزیم در مسیر متابولیسم گالاکتوز، باعث افزایش غلظت مقادیر فوق می‌گردد. تست تأییدی برای این بیماری اندازه‌گیری آنزیم مربوط به تبدیل گالاکتوز به گلوکز (آنزیم GALT) در گلبول قرمز و تست ژنتیک برای یافتن جهش‌های مولد بیماری است. تست ژنتیک در ۹۹ درصد موارد قادر به یافتن جهش ژن است. معمولاً تست آنزیمی برای تأیید بیماری کفایت می‌کند و نیاز به تست ژنتیک نیست مگر در مواردی که قصد بارداری مجدد و انجام تست پیش از تولد (PND) باشد. توارث این بیماری همانند بسیاری از بیماری‌های متابولیک دیگر به‌صورت اتوزمال مغلوب است و پدر و مادر هر دو دارای یک ژن معیوب و ناقل بیماری هستند. دختر و پسر به یک‌میزان شانس ابتلا به بیماری را دارند. احتمال بروز بیماری در حاملگی بعدی ۲۵% است. ۵۰% احتمال دارد که فرزند بعدی مانند والدین ناقل بیماری و ۲۵% کاملاً سالم باشد. درمان بیماری با حذف کلیه منابع دارای لاکتوز (گالاکتوز+گلوکز) و گالاکتوز است که عمدتاً در لبنیات موجود است. برخی میوه‌ها و سبزی‌ها نیز حاوی گالاکتوز هستند که میزان مصرف آنها بایستی محدود گردد. تنها شیر مجاز شیر سویا که فاقد گالاکتوز و شیرهای کازیینه هیدرولیز شده که حاوی مقادیر اندک گالاکتوز است. رژیم غذایی تا پایان عمر بایستی برای جلوگیری از عوارض ادامه یابد.

کمبود بیوتینیداز

بیوتین یکی از انواع ویتامین‌های گروه B است که نقش مکمل برای فعالیت بسیاری از آنزیم‌های بدن دارد و در متابولیسم پروتئین، چربی و کربوهیدرات‌ها نقش مهمی ایفا می‌نماید. آنزیم بیوتینیداز این ویتامین را به فرم فعال درآورده و چرخه آن را در بدن کامل می‌نماید. کمبود این آنزیم با علایمی چون تشنج، شلی عضلات، نقص سیستم ایمنی، نابینایی، ناشنوایی، مشکلات پوستی، عفونت‌های قارچی پوست، عدم رویش مو و عقب‌ماندگی ذهنی همراهی دارد. شیوع بیماری حدود ۱/۶۰۰۰۰ است و در خاورمیانه شایع‌تر است. بیماری به دو فرم خفیف (کمبود آنزیم ۱۰-۳۰%) و شدید (کمبود آنزیم کمتر از ۱۰%) دیده می‌شود. آنزیم به‌صورت نیمه کمی در قطره خون پاشنه پا به روش ایمونوفلورسانس اندازه‌گیری می‌شود، با تشخیص کمبود آنزیم در تست غربالگری و درمان به‌موقع با بیوتین در دوز بالا علایم قابل‌پیشگیری بوده و نوزاد رشد و تکامل طبیعی خواهد داشت.

علایم بیماری عمدتاً در ۳-۶ ماهگی آغاز می‌شود که معمولاً سیستم عصبی و پوست را درگیر می‌نماید. تشنج - تأخیر تکامل و عقب‌ماندگی ذهنی– پوسته ریزی– اگزما– ریزش مو یا طاسی - نابینایی - ناشنوایی - عدم تعادل– مشکلات تنفسی - بزرگی کبد و طحال - افزایش اسید و آمونیاک خون از جمله این علایم هستند. در فرم‌های خفیف ممکن است علایم عصبی دیده نشود و تنها علایم پوستی وجود داشته باشد. گاهی نیز کاملاً بی‌علامت است و تا بزرگسالی مشخص نمی‌شود ممکن است در فرم شدید بیماری در تست خون پاشنه پا به روش TMS و تست‌های تکمیلی دیگر متابولیت‌های غیرطبیعی در خون و ادرار وجود داشته باشد لیکن همیشگی نیست به همین جهت نیاز به بررسی خود آنزیم در خون پاشنه پا است. تست تأییدی با اندازه‌گیری آنزیم بر روی خون تازه به روش کمی بایستی انجام گیرد. درمان بیماری بسیار ساده و ارزان و تنها با مصرف دوز بالای قرص بیوتین (۵-۲ میلی‌گرم در روز) امکان‌پذیر است. در فرم‌های خفیف ۱-۵ میلی‌گرم در روز کفایت می‌نماید. درمان بایستی پیش از بروز علایم عصب و چشمی یا شنوایی آغاز گردد؛ زیرا در صورت بروز این علایم برگشت آنها به حالت نرمال به‌سختی امکان‌پذیر است. تست ژنتیک نیز برای بررسی جهش بیماری موجود است؛ اما به‌ندرت به آن احتیاج خواهد بود مگر در موارد تست پیش از تولد (PND) برای حاملگی‌های بعدی.

توارث این بیماری نیز همانند بسیاری از بیماری‌های متابولیک دیگر به‌صورت اتوزمال مغلوب است و پدر و مادر هر دو دارای یک ژن معیوب و ناقل بیماری هستند. دختر و پسر به یک‌میزان شانس ابتلا به بیماری را دارند. احتمال بروز بیماری در حاملگی بعدی ۲۵% است. ۵۰% احتمال دارد که فرزند بعدی مانند والدین ناقل بیماری و ۲۵% کاملاً سالم باشد.

هیپرپلازی مادرزادی آدرنال (CAH)

هیپرپلازی یا بزرگی مادرزادی آدرنال به گروهی از اختلالات هورمونی غده آدرنال (غده فوق‌کلیه) اطلاق می‌شود که در نتیجه نقص ۶ آنزیم در غده ایجاد می‌گردد. شایع‌ترین کمبود آنزیمی مربوط به آنزیم ۲۱- هیدروکسیلاز است (> 90%) که در نتیجه کمبود آن، هورمون کورتیزول که نقش دفاع در برابر بیماری و استرس و تنظیم قند را دارد کاهش‌یافته و موجب افت قند می‌گردد. همچنین هورمون‌های جنسی مردانه افزایش‌یافته در نتیجه در نوزاد دختر موجب ابهام دستگاه تناسلی (حالت دوجنسی) و در نوزاد پسر موجب بلوغ زودرس در آینده می‌گردد. همچنین کمبود این آنزیم موجب کمبود الدوسترون که هورمون متعادل‌کننده آب و نمک و فشارخون است می‌گردد و در برخی از مبتلایان (۷۵%) کمبود آن دیده می‌شود که با دفع بیش از حد آب و نمک از کلیه همراه بوده و می‌تواند موجب شوک، اغما و حتی مرگ نوزاد گردد.

شیوع این بیماری حدود ۱/۱۵۰۰۰ در هر تولد زنده است. در خاورمیانه حدود ۱/۵۰۰۰ گزارش شده است. با سنجش هورمون ۱۷- هیدروکسی پروژسترون (۱۷-OHP) به روش ایمونواسی که در این بیماران افزایش می‌یابد می‌توان این نوزادان را در همان روزهای اول تولد تشخیص داده و درمان هورمونی را آغاز نمود تا از بروز عوارض کشنده جلوگیری نمود. در نوزادان دختر نیاز به اقدامات جراحی برای اصلاح دستگاه تناسلی خارجی است. باوجوداینکه تست غربالگری مانع ابهام جنسی نمی‌شود لیکن ازاین‌جهت نیز حائز اهمیت است که از تشخیص اشتباه جنسیت نوزاد و نام‌گذاری غلط و مشکلات روحی و روانی ناشی از آن در خانواده می‌تواند جلوگیری نماید. بایستی توجه داشت میزان این هورمون به سن حاملگی و وزن تولد نوزاد بستگی دارد و در نوزادان نارس و یا با وزن تولد کم (کمتر از ۲۵۰۰ گرم) میزان آن بیشتر از نوزادان معمولی است.

توارث این بیماری همانند بسیاری از بیماری‌های ژنتیکی دیگر به‌صورت اتوزمال مغلوب است و پدر و مادر هر دو دارای یک ژن معیوب و ناقل بیماری هستند دختر و پسر به یک‌میزان شانس ابتلا به بیماری را دارند. احتمال بروز بیماری در حاملگی بعدی ۲۵% است. ۵۰% احتمال دارد که فرزند بعدی مانند والدین ناقل بیماری و ۲۵% کاملاً سالم باشد.

هیدروکسیلاز به فرم‌های کلاسیک یا شدید با دفع نمک (۷۵%) و فرم با شدت کمتر بدون دفع نمک (۲۵%) و فرم خفیف یا غیرکلاسیک طبقه‌بندی می‌گردد. در فرم کلاسیک با دفع نمک معمولاً میزان هورمون ۱۷- هیدروکسی پروژسترون بالاتر است که ۷۰% موارد آن با تست غربالگری قابل‌شناسایی است. در این بیماران علایم ابهام جنسی در نوزاد دختر شدیدتر است و معمولاً به دنبال دفع زیاد آب و نمک دچار شوک و اغما می‌شوند که در صورت عدم درمان کشنده است. در نوزادان پسر در آینده بلوغ زودرس جنسی رخ‌داده و موجب توقف رشدی زودرس می‌گردد. در نوزادان پسر ازآنجایی‌که دستگاه تناسلی خارجی در دوره نوزادی طبیعی است در صورت عدم غربالگری نوزادی ممکن است خطر شوک و عدم تشخیص آن بیشتر و میزان مرگ‌ومیر بالاتر رود. (۵ برابر نسبت به شرایط عادی) در فرم کلاسیک بدون دفع آب و نمک معمولاً شدت ابهام تناسلی نوزاد دختر کمتر است و احتمال بروز شوک و اغما تنها در صورت استرس شدید وجود دارد. از همین رو در نوزاد پسر تا زمان کودکی که با بلوغ زودرس جنسی تظاهر می‌نماید ممکن است تشخیص داده نشود. افزایش ثانویه هورمون ACTH به دلیل کمبود کورتیزول در این نوزادان موجب می‌شود که معمولاً پوست تیره‌تر از حد عادی به‌ویژه در ناحیه تناسلی، لثه، بند انگشتان و نوک سینه‌ها باشد. در فرم غیرکلاسیک افزایش خفیف هورمون ۱۷- هیدروکسی پروژسترون دیده می‌شود و ممکن است در تست غربالگری تشخیص داده نشوند و در آینده با علایم بلوغ زودرس و یا بروز زودرس اکنه و موی زاید بروز نماید.

افزایش هورمون ۱۷- هیدروکسی پروژسترون در ۲۴ ساعت اول بعد زایمان به دلیل استرس‌زایمانی است و بایستی پس از روز دوم و نهایتاً تا روز ۵-۷ پس از تولد اندازه‌گیری شود در نوزادان نارس، نوزادان بدحالی که در NICU بستری بوده‌اند و نوزادان با وزن کم تولد مقادیر آن بالاتر از نوزادان معمولی است و معمولاً نیاز به تکرار تست در هفته‌های آتی خواهد بود؛ لذا تفسیر نتایج آزمایش و نیاز به درمان بسته به صلاحدید پزشک معالج است. این تست موارد مثبت و منفی کاذب داشته و افزایش آن در یک نوبت به منزله ابتلا به بیماری نمی‌باشد و نیاز به انجام تست‌های کامل‌تر هورمونی تکمیلی است. در مادرانی که به دلایلی کورتون در زمان بارداری استفاده نموده‌اند ممکن است علی‌رغم ابتلا نوزاد ۱۷- هیدروکسی پروژسترون طبیعی باشد که در صورت شک به بیماری بایستی طی ۱-۲ هفته تکرار شود. همچنین فرم‌های خفیف‌تر ممکن است در تست غربالگری اولیه سطح هورمون بالایی نداشته باشند و نیاز به تکرار آن در هفته ۱-۲ باشد. امروزه امکان اندازه‌گیری ۱۷- هیدروکسی پروژسترون به روش TMS هم‌جهت تست غربالگری هم به‌عنوان تست تکمیلی وجود دارد. تست تأییدی برای تشخیص قطعی بررسی جهش‌های ژنتیکی ژن آنزیم ۲۱- هیدروکسیلاز است.

کیستیک فیبروزیس (CF)

بیماری کیستیک فیبروزیس یک بیماری ژنتیکی است که در ترشح کلر، غدد مخاطی دچار اشکال هستند که با غلیظ شدن ترشحات مخاطی همراه است و موجب درگیری ریه و سیستم گوارشی و غدد عرق می‌گردد. شیوع این بیماری در نژادهای سفید از ۱/۳۵۰۰ تا ۱/۷۰۰۰ گزارش شده است. بیماران مبتلا معمولاً دچار عفونت‌های مکرر ریوی و مشکلات تنفسی هستند. همچنین به دلیل کمبود ترشحات غدد روده و لوزالمعده مشکلات گوارشی مانند نارسایی پانکراس، سوء جذب، یبوست، مدفوع چرب حجیم، عدم وزن‌گیری و کندی رشد شدید هستند. در تست غربالگری میزان تریپسینوژن ایمونوراکتیو (IRT) به روش ایمونوفلورسانس اندازه‌گیری می‌شود لیکن بالابودن آن الزاماً به معنی ابتلا به CF نمی‌باشد و نیاز به تست‌های تأییدی مانند تست عرق و افزایش میزان کلر در آن است که در دوره نوزادی امکان‌پذیر نیست و جهت تأیید ممکن است نیاز به تست ژنتیک باشد. تشخیص زودرس این بیماری در دوره نوزادی و شروع درمان‌های محافظتی و آنتی‌بیوتیکی می‌تواند از شدت علایم و دفعات عفونت‌های ریوی بکاهد و از کاهش رشد بیمار جلوگیری نماید هرچند که درمان قطعی برای بیماری وجود ندارد.

علایم بیماری عمدتاً در سنین شیرخوارگی بروز می‌نماید لیکن در حدود ۲۰% نوزادان به دلیل ترشحات چسبناک و غلیظ روده ممکن است در روزهای اول تولد، دفع مدفوع (مکونیوم) نداشته باشند که شک ابتلا به CF را برمی‌انگیزد. پس از این دوره شایع‌ترین علایم عفونت‌های مکرر تنفسی و اختلال رشد به دلیل سوء جذب ثانویه به کمبود آنزیم‌های پانکراس و ترشحات روده است. ممکن است به دلیل سوء جذب شدید شیرخوار دچار کمبود پروتئینی شدید گردد. به دلیل ازدست‌دادن نمک از طریق غدد عرق ممکن است میزان نمک خون کاهش یابد. معمولاً پوست این بچه ها در هنگام بوسیدن مزه شوری می دهد. احتمال نارسایی کبدی، التهاب پانکراس و حتی دیابت در آینده نیز وجود دارد. به دلیل افزایش طبیعی تریپسینوژن در ترشحات روده در دوران جنینی ممکن است تست IRT به‌صورت کاذب افزایش را نشان دهد؛ لذا توصیه می‌شود که تست ۲-۳ هفته بعد مجددا چک شود و در صورت افزایش در تست دوم تست‌های تأییدی انجام گیرد. تاکنون بیش از ۱۰۰۰ جهش برای بیماری شناسایی شده که شایع‌ترین آن F508 ∆ است (۷۰%) و در برخی کشورها روش سریع تست ژنتیکی بررسی جهش‌های شایع (پانل ۲۵ جهش) موجود است و به منظور تست تکمیلی به جای تست عرق از آن استفاده می کنند چنانچه این تست منفی گردد رد کننده ابتلا به CF نبوده و بایستی سایر جهش‌های مربوط به ژن نیز چک گردد.

توارث این بیماری همانند بسیاری از بیماری‌های ژنتیکی دیگر بصورت اتوزمال مغلوب است و پدر و مادر هر دو دارای یک ژن معیوب و ناقل بیماری هستند. دختر و پسر به یک میزان شانس ابتلا به بیماری را دارند. احتمال بروز بیماری در حاملگی بعدی ۲۵% است. ۵۰% احتمال دارد که فرزند بعدی مانند والدین ناقل بیماری و ۲۵% کاملاً سالم باشد.

کمبود G6PD

 کمبود G6PD یا آنزیم Glucose-6-phosphate dehydrogenase و یا فاویسم یک بیماری ارثی خونی است که تا زمانی که مواجهه با غذا (مانند باقلا) یا داروهای خاص (مانند اسپرین، ایبوبروفن، کوتریماکسازول و …) و یا عفونت نشده اند هیچ علامتی ندارند و در صورت مواجهه با این عوامل شکسته شدن و لیز سریع گلبول های قرمز (همولیز) و کم خونی شدید و دفع آن از کلیه و حتی نارسایی کلیه و مرگ رخ خواهد داد. علایم بصورت رنگ‌پریدگی، زردی، خستگی مفرط، تنگی نفس و تپش قلب، بزرگی طحال است. رنگ ادرار به قهوه ایی تیره متمایل می‌گردد و ممکن است میزان ادرار به دلیل درگیری کلیه کم شود. این بیماری در سیاه پوستان و در خاورمیانه بسیار شایع است. تشخیص بیماری با بررسی آنزیم به روش ایمونو فلورسانس به‌صورت کمی بر روی کاغذ فیلتر است. برای تست تأییدی می‌توان آنزیم را به روش کمی در خون اندازه‌گیری نمود. از تست ژنتیک نیز می‌توان استفاده کرد که معمولاً ضرورتی به آن نمی‌باشد. توارث بیماری بر خلاف موارد قبلی به‌صورت وابسته به کروموزوم X است که موجب می‌شود پسر ها مبتلا شده و دختر ها بصورت ناقل در بیایند. در درصد کمی از موارد ممکن است علایم در دختران نیز بروز نماید. درمان بیماران بسیار ساده و تنها با پرهیز از مواجهه با این عوامل همولیز است.

اولین نفری باشید که نظر می‌دهد!
ارسال نظر :